سین هشتم
فهمیدم که آون پیام آور بزرگ ، این پیام آور زمانه و این علی بزرگ ، همچون من و ما
تنها هستند ، مادر تو همچون فاطمه پنهانی و من بر گور ! نتوانستم درک کنم که آیا در
گفته های این مردان بزرگ مشکلی بود ؟ و یا نه ، مشکل از ما بود ؟ " من اکنون
دوباره همچون آن پیامبر زمانه ، «آمده ام کنار یک خانه گلی ، متروک ، خاموش ، زنش
پنهان ، ابوذرش در کویر مدفون ، پسرش هست اما بی سر ، سجادش را دهن بریده » من سرم
را به درب این خانه گذاشتم ، در این خانه سکوت مطلق است ، در این خانه آرامش مطلق
است ، دراین خانه تنها هستم ، مادر تنها هستم در این کویر بی پایان و در انتظار
مدفون شدن ...
Design By : Pars Skin |